UNIDENT

The Sound Of Music

UNIDENT

The Sound Of Music

دانلود یه آهنگ قدیمی از حبیب و شهره (فاصله)

دانلود آهنگ حجم ۶۴۲KB

یاد قذیما بخیر واقعا اون صمیمیت و اون صفا جاش واقعا خالی جاشو چت و وبلاگو mp3player گرفته  کاریشم نمیشه کرد آقاجون همینه دیگه میخوای بخواه نمی خوای   .............             اوووووووه  آه                آه                         حیف           دارم میسوزم از ته دل

امیدوارم شب یلدا بتونه یه گوششو پر کنه

مارو باش

مارو باش بازدوباره خراب عشق تو شدیم                     

دوباره با یک نگاه عاشق چشم توشدیم

مارو جا گذاشتی بازرفتی وبیگانه شدی                     

حالا برگشتی میگی عاشق و دیوانه شدی

منو باش زندگیمو به پای تو ریخته بودم                       

رنگ چشمات و با یک رنگیم آمیخته بودم

توروباش جای خونه قفس برام ساخته بودی              

با گلهای کاغذی یه باغچه گل کاشته بودی

مارو باش قلبمون و به دست کی داده بودیم           

بادو تا خشت گلی چه خونه ای ساخته بودیم

توروباش وقت غروب شکستی قلب عاشق و              

 رفتی وتنها  گذاشتی  گلهای  شقایق و

بارون میاد

بارون میاد نم نم تاریک میشه کم کم
تو غربت چشــــــمات باز میزنه شبنم
نپرس دیکه حالم سوخته پروبالــــــــم
یاد چشــــــــــات یک دم نمیره از یادم

کاشکی میشد یک شب خوابتو می دیدم
چشــــــــمایه نازت رو تو خواب میبوسیدم
گذشته چند سالی حرفــــــــا چه تو خالی
 با خود میگم ای وای عشــقا چه پوشالی
عشقا چــــــــــــــــــــــه پوشالـــــــــــــــــی

اشاره

اسم تو رو نوشتم روی بخار شیشه

نوشتم این زمستون بی تو بهار نمیشه

خالی جات هنوزم رویه نیمکت تو ایوون

وقتی میشستی با من لحظه ها زیر بارون

وقتی میشستی با من لحظه ها زیر بارون

صدای پای بارون رو سنگ فرش خیابون

صدای چیک چیک اب تو کوچه و تو ناودون

صدای پای بارون رو سنگ فرش خیابون

صدای چیک چیک اب تو کوچه و تو ناودون

وای که چه آروم آروم از تو برام میخونه

بی تو دلم میگیره تو این سکوت خونه

هر شب تو آسمونا دنبال تو میگردم

دنباله یک ستاره ام اما پیداش نکردم

سرگردونم بلای ابری پاره پاره ام

چشمک بزن ستاره منتظر اشاره ام

صدای پای بارون رو سنگ فرش خیابون

صدای چیک چیک اب تو کوچه و تو ناودون

صدای پای بارون رو سنگ فرش خیابون

صدای چیک چیک اب تو کوچه و تو ناودون

وای که چه آروم آروم از تو برام میخونه

بی تو دلم میگیره تو این سکوت خونه

صــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدای پای بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارون 

 

رفتی و از رفتن تو

 

رفتی و از رفتن تو

قلب آیینه شکسته

کوچه ها در خلوت شب

پنجره ها همه بسته

آسمان خاکستری رنگ

بغض باران در نگاهش

خنجری در سینه دارد

 توده ی ابر سیاهش

بی تو من از نسل بارانم

چون ابر بهارانم،گریانم

بی تو من باچشم گریان،سیل غم بود آشیانم

خواب سرخ بوسه هایت می نشیند بر لبانم

چرا خانه کوچک ما سیب نداشت

تو به من خندیدی
و نمی دانستی
با چه دلهره
سیب را از باغچه همسایه دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو
افتاد به خاک
تو رفتی و
صدای خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد ازارم
و من اندیشه کنان
سخت در این پندارم
که چرا خانه کوچک ما
سیب نداشت

یاران را چه شد؟؟

 
این شعر به هیچکس و هیچ مناسبتی مربوط نیست.
فقط وقتی تلخ میشم شعر های تلخ رو دوست دارم.
دارم پوست میندازم - خیلی سخته - خیلی میسوزنه اما شیرینه

گردی از راهی نمیخیزد سواران را چه شد؟
مرده اند از بیم یاران نامداران را چه شد؟
جز صدای جغدها چیزی نمیاید به گوش.
قمریان آخر کجا رفتند ساران را چه شد؟
از هجوم کرکسان شوم قلب من گرفت
بلبلان قرقاولان کبکان هزاران را چه شد؟
دور تا دور من از دشمن سیاهی میزند
دوستان ما کجا رفتند؟ یاران را چه شد؟

******************************
هرکجا سوز زمستان است و تاراج خزان
روح تابستان و عطر نوبهاران را چه شد؟
زیر سم لشگر ضحاک پشت من شکست
کاوه لشگر شکن کو؟ شهسواران را چه شد؟
لشگر توران به قلب سرزمین ما رسید
رستم و گودرز کو؟ اسفندیاران را چه شد؟
خشکسالی در زمین بیداد و غوغا میکند
بخشش هفت آسمان کو ؟ باد و باران را چه شد؟
قمریان آخر کجا رفتند ساران را چه شد؟

یک آهنگ دوست داشتنی

 
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی انـدر من و چون دود برفتی
چون آرزوی تنـگـدلان دیـر رسـیدی
چون دوستی سنگدلان زود برفتی
...
ناگشته من از بند تو آزاد ، بجستی
ناکرده مرا وصل تو خشنود، برفتی
هر روز بیفزود همی لطف تو با من
چون در دل من عشق بیفزود برفتی ...

ُNXبه کجا چنین شتابان
گون از نسیم پرسید.....دل من گرفت از اینجا.....هوس سفر نداری
زغبار این بیابان همه آرزویم ماند......اما چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان
به هر آن کجا که باشد.....به جز این سرا ، سرایم
سفرت بخیر
اما تو و دوستی ، خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ، به باران برسان سلام ما را...

 

***خــــــــــــــــــــــــــــــــــدا***

 

 

در این شبهای دلتنگی که غم با من هم آغوشه

 

بجز اندوه و تنــــهایی کسـی با من نمی جوشه 

 

کسی حالم نمی پرسه ، کسی دردم نمی دونه

 

نه هم درد و هم آوائی با من یک دل نمی خونه 

 

از ایـن ســر گـشـتــگی  بـیـــزارم و بـیــزار

 

ولـــی راه فــراری نــیــسـت از ایــن دیـــوار

بـرای ایـن لب تشـنـه دریغا قـطره آبـی بـود

 

برای چشم خسته من دریغا جای خوابی بود

 

در این صحرای ظلمت ،نوری راهی بود

 

در این انـدوه غـربت سـر پـنـاهی بود

 

شبها پر درد و من ار غصه ها دلسرد

 

کجا پیدا کنم دل سوخته ای هم درد 

 

 

حبیب و محمد در پیرهن آبی

:. دارم از تو مینویسم تو که غم داره نگات اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برات .:

من از او خاطره دارم

 
من از او خاطره دارم

من از او خاطره دارم

خاطراتی خوب و زیبا

مثل زیبایی رویا
 
من از او خاطره دارم                             

من از او خاطره دارم

خاطراتی خوب و شیرین                                                                               

مثل زیبایی آواز

عاشقم عاشقم من

عاشقم از روز ازل

عاشقم عاشقم من

پابند عشق عشق ابد

من از او خبر ندارم

اینو من باور ندارم

باور تنهایی بوندن

باور تنهایی موندن

باور بازی رو باختن

یا قمار عشقو بردن

توی این دیار غربت

حتی موندن حتی مردن

اگه ابر که بارون می زنه

میزنه به موج دریا میزنه

میزنه به دشت و صحرا میزنه

دلم که داره فریاد میزنه

عاشقم عاشقم من

عاشقم از روز ازل

عاشقم عاشقم من

پابند عشق عشق  

آلبوم خودشه

شیرین و فرهاد   

از اون شب که چشمام تو چشمت افتاد

دل  و ایمونمو تو دادی بر باد

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

همه گل ها رو رنگ کردی با چشمات

نشوندی آتیش عشق به اشکات

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

 

قسم به قصه ی شیرین و فرهاد

می دونی که دل من تو رو می خواد(۲بار)

هنوزم یادمه مستیه چشمات

می دونی که دله من تو رو میخواد(۲بار)

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

آخه نکن خدا رو خوش نمیاد

سلامت باشید